مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۱۸

الصبح علی الضلام مقبل

ان تسق لنا المدام عجل

بنشان ز من ای غم تو مشکل

زان آب حیات آتش دل

سقیا لک فاسقنی حراما

ان کان دمی و انت فی حل

می خوردن و دادن از تو نیکوست

جود از قزل ارسلان عادل