مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

گر تو آنجا که تویی انده ما داشتیی

دل ما در غم و اندوه چرا داشتیی؟

همه غمخوارگی من ز جفا جویی تست

من چه غم داشتمی گر تو وفا داشتیی؟

موج خون می زندم چشم و نکردی گله هم

گر تو گوشی به من غم زده وا داشتیی

محرم وصل ندانم که کرا خواهی داشت؟

سخت محروم کسم کاش مرا داشتیی

گر مجیرت نشدی دستخوش انصاف بده

تو چنین سر زده و خوار کرا داشتیی؟