طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹

رفت آن که به صبر خود گمان داشتمی

اندوه تو را میان جان داشتمی

دردا که کنون ز پرده بیرون افتاد

آن راز که سالها نهان داشتمی