طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

گر بی تو به بزم عیش ساغر زده ام

صد غوطه به خون دیده تر زده ام

مانند سبوی باده مانده است بجای

دستی که به هجران تو بر سر زده ام