جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴۱

دل چند کشد به عشق سرگردانی

بازآر دل خسته ام ار بتوانی

ای دیده تو خون دل ما می ریزی

دل را چه گناهست تو خود می دانی