جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۵

یارب تو گشا بر من بیچاره دری

از لطف مکن مرا اسیر دگری

سر بر سر آستان شوقت دارم

آری چه کنم چو نیستم غیر سری