جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۹

زنهار ز جور چرخ وارونه دون

کاو توسن خوی من چنین کرد زبون

امروز نگه کن به چه حالم به چه حال

و آن روز کجا رفت که چون بودم چون