جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۱

ببرید ز من نگار مسکین دل من

مهجور شد از وصال مسکین دل من

ننواخت مرا شبی به وصلش چه کنم

زان روی چنین شدست مسکین دل من