جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۱

چشمش به کرشمه گفت جان می بخشم

وز مستی و سرخوشی جهان می بخشم

نرگس به شفاعت از چمن سر بر کرد

گفتا که به عشق تو روان می بخشم