جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۶

خورشید رخا من به کمند تو درم

بارت بکشم به جان و جورت ببرم

گر سیم و زرم خواهی ور جان و سرم

خود را بفروشم و مرادت بخرم