جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۴

رخسار تو چون دمشق و زلف تو چو شام

در شام دو زلف تو دلم کرد مقام

صبح رخ دوست مطلع کام دلست

زان گوش چو روزه دار دارم بر شام