جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۵

بلبل که تو از جان شده ای ناظر گل

گل می رود از باغ تو شو حاضر گل

در اوّل گل چو خوش بود حال جهان

هرچند که خوش نیست مرا آخر گل