جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۶

سرگشته و شوریده دل ماست دگر

چون زلف تو بر رخ [تو] شیداست دگر

آن قامت زیبای نگارست به باغ

یا سرو چمن بود که برخاست دگر