جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۹

ای حال دلم ز چرخ سرگردان‌تر

هر روز دلم به درد بی درمان‌تر

گر جان طلبد ز من برم فرمانش

از چیست بگو نگار نافرمان‌تر