جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۶

بلبل دیدم به باغ با ناله زار

فریاد کنان نعره زنان در گلزار

گفتم که چه آشوب نهادی در باغ

گفتا به فراق گل ز دست عطّار