جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۷

بیچاره کسی که از وطن دور شود

از صحبت یار خویش مهجور شود

تنها و به دست دشمنان گشته اسیر

بی برگ و جگر خسته و رنجور شود