جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۶

این درد مرا طبیب درمان نکند

وین غصّه مشکل من آسان نکند

ای باد به یار من بگو کز سر لطف

چون زلف خودم حال پریشان نکند