جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۸

در هجر خودم نعره زنان می دارد

خوناب ز دیده ام روان می دارد

جانا نه گناه این دل سنگین است

بخت بد من مرا بدین می دارد