جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۳

لعل لبت ای دوست زلالی دارد

روی چو مهت حسن و جمالی دارد

مغرور به حسن خویش زنهار مشو

زان رو که همه چیز زوالی دارد