جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۱

درد دل من لعل تو درمانش باد

دل بسته آن پسته خندانش باد

در عهد وصال اگر نوازد ما را

صد جان جهان به عید قربانش باد