جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷

خالی به میان ابروان دارد دوست

کان را دلم از میان جان دارد دوست

گوید که تو را دوست ز دل می دارم

از دل نه که ما را به زبان دارد دوست