جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰

ما را ز جهان وصل نگاری کام است

وز کام جدا گشتنم از ناکام است

عشّاق تو در جهان بسی هست ولی

بیچاره جهان که در جهان بدنام است