جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵

نقش رخ خوب تو خیال انگیزست

وان غمزه سرمست تو بس خونریزست

زلفت چو بنفشه است و بر روی چمن

از باد بهار بین که عنبر بیزست