جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹

مسکین دل من که بوته تیر بلاست

زنهار مزن ز غم بر او کاین نه رواست

تا چند بلا و ستم چرخ کشد

آری چه کنم چون همه تقدیر خداست