سرو سیمینم به تنها میرود
چون به تنها سوی صحرا میرود
سرو نازا بر دو چشم ما نشین
نیست پنهان زآنکه هرجا میرود
دل ببرد و قصد جانم میکند
این چه بیدادست بر ما میرود
قامت او شد بلای جان ما
این سخن دانی ز بالا میرود
گل عزیزش دار امروز ای پسر
زآنکه مهمانست و هرجا میرود
چون برم نام دو زلفش در جهان
این بت مه رو به سودا میرود