مژدهای دادم صبا ای دل که جانان میرسد
درد دوری را بده تسکین که درمان میرسد
باد نوروزی پیامی میدهد سوی چمن
کان گل خوشبو در این زودی به بستان میرسد
گرچه محرومی ز روز دولت وصلش دلا
شکر میکن کاین شب هجران به پایان میرسد
گرچه در هجران آن دلبر ز غم سرگشتهای
غم مخور کز دولت وصلش به سامان میرسد
گر بعیدم از رخ جانپرورت در روز عید
لاشهٔ شخص ضعیفم هم به قربان میرسد
هدهد فرخنده را شهر سبا آمد به یاد
بلبل سرمست را دیگر گلستان میرسد
میدهد خورشید نورانی ز وصلش مژدهای
باز در گوش جهان از عالم جان میرسد