سر سرگشته سودای تو دارد
هوای قد و بالای تو دارد
سری دارد به عالم پر ز سودا
که این سر نیز در پای تو دارد
اگر رای تو بر خون دل ماست
دل بیچاره ام رای تو دارد
تو نور دیده ی مایی نگارا
دلم آخر که بر جای تو دارد
سهی سروا تو دانی دیده ی ما
نظر بر قد رعنای تو دارد
ندارد گل به بستان رنگ و بویی
حیا از روی زیبای تو دارد
سخن کوته کنم فی الجمله امروز
جهانی باز یغمای تو دارد