جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴

ما را به رخ خوب تو ای دوست نیازست

در بوته عشقت دل مسکین به گدازست

حال من دلخسته که گوید به نگارم

جز باد صبا کاو به جهان محرم رازست

ای باد صبا از من دلخسته بگویش

ما را به رخ خوب تو ای دوست نیازست