سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

میخواست فلک که خوارو زارم بکشد

وز محنت و درد بی شمارم بکشد

بسپرد عنانم به کف سنگ دلی

تا روزو شبی هزار بارم بکشد