فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۷

ای دوست برای دست و پا مشت تو کو

دشمن به تو گر روی کند پشت تو کو

تا عقده گشای دل مردم گردی

چون شانه مشاطه سرانگشت تو کو