فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۴

روزی که به کار زندگی دست زدیم

در عالم نیستی دم از هست زدیم

اورنگ فلک نبود چون درخور ما

پا بر سر این نشیمن پست زدیم