فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۵

آن خم که بود مدام در جوش، منم

آن مرغ که شد به شام خاموش، منم

در حلقه رندان خراباتی خویش

آن پاک نشین خانه بر دوش، منم