فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۷

تا چون من و شانه باد شیدا نشود

در زلف تو عقده دلم وا نشود

کی سعی و عمل پیشه که بی زحمت و رنج

از بهر کسی گنج مهیا نشود