فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰

توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود

کشمکش را بر سر فقر و غنا باید نمود

در صف حزب فقیران اغنیا کردند جای

این دو صف را کاملا از هم جدا باید نمود

۳

این بنای کهنه پوسیده ویران گشته است

جای آن با طرح نو از نو بنا باید نمود

تا مگر عدل و تساوی در بشر مجری شود

انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود

مسکنت را محو باید کرد بین شیخ و شاب

معدلت را شامل شاه و گدا باید نمود

۶

از حصیر شیخ آید دم به دم بوی ریا

چاره آن باریا و بوریا باید نمود

فرخی بی‌ترک جان گفتن در این ره پا منه

زان که در اول قدم جان را فدا باید نمود