سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۸۲ - پند دادن بزرگ امید شیرین را

چو بنشید این سخن مرد گزیده

جوابش داد و گفت ای نور دیده

شنو ده پند و شو آزاد از رنج

که این ده پند باشد به ز صد گنج