چنان که مذکور شد مرتبه صبر بر بلایا و محن از مراتب رفیعه و درجات منیعه است و صبر منزلی است از منازل دین، و مقامی است از مقامات موحدین و به واسطه آن، بنده در سلک مقربان بارگاه احدیت داخل، و به جوار حضرت احدیت واصل می گردد و تا کسی صبر را شعار خود نسازد به مراتب ارجمند فایز نگردد و تا آدمی جرعه بلا را لاابالی وار سر نکشد قطره ای از جام محبت نچشد.
ناز پرورد تنعم نبرد را، به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
صبر، بنده را به درجات بلند و مقامات ارجمند می رساند و او را بر مسند عزت، و تخت سعادت می نشاند.
صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت
میوه شیرین دهد پر منفعت
و خداوند عالم بیشتر خیرات را نسبت به صبر داده است و اکثر درجات بهشت را به آن متعلق فرموده و آن را در هفتاد و چند موضع از کتاب خود ذکر فرموده و اوصاف بسیار از برای صابرین ثابت کرده او از برای ایشان صلوات و رحمت و هدایت را قرار داده و مژده بودن خود را با ایشان به ایشان رسانید چنان که فرموده: «و اصبروا ان الله مع الصابرین» یعنی «صبر کنید که خدا با صبرکنندگان است» و اجر ایشان را بی حساب قرار داده چنانکه مذکور شد و حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «صبر، نصف ایمان است» و فرمود: «هر که برسد به حظی از یقین و صبر، باک نداشته باشد از آنچه فوت شود از بیداری شبها و روزه روزها و اکثر شما صبر کنید بر آنچه بر آن هستید از فقر و بی چیزی، دوست تر دارم از اینکه هر مردی از شما، مقابل جمیع عمل شما را بیاورد و لیکن می ترسم که بعد از من دنیا برشما گشوده شود تا اینکه شما انکار بعضی دیگر را کنید، و در آن وقت، اهل آسمان ها انکار بر شما نمایند پس هر که در راه خدا صبر کند به تمام ثواب خود ظفر یافته است» و نیز از آن حضرت مروی است که «خدای تعالی فرمود: هرگاه یکی از بندگان خود را به مرضی مبتلا سازم پس او صبر کند و شکایت خود را به عیادت کنندگان نکند، بدل می سازم گوشت او را به گوشتی بهتر از آنکه داشت و خون او را به خونی بهتر از آنکه از برای او بود پس اگر او را شفا دادم شفا می دهم در حالی که هیچ گناهی از برای او نباشد و اگر او میرانیدم به سوی رحمت خود می برم» و فرمود که «از جمله بزرگ داشتن خدا و شناختن حق او آن است که درد خود را شکایت نکنی و مصیبت خود را ذکر ننمایی».
دل را اگر ز درد به جان آورد کسی
بهتر که درد دل به زبان آورد کسی
حضرت داود علیه السلام مناجات کرد که «پروردگارا چیست جزای آنکه صبر بر مصائب نماید به جهت خشنودی تو؟ خطاب رسید که او را جامه أمان درپوشانم و هرگز آن جامه را از او نستانم» و نیز آن حضرت فرمود که «صبر، گنجی است از گنجهای بهشت» و فرمود: «بالاترین اعمال، چیزی است که بر نفسها دشوار باشد» و فرمود: «نسبت صبر به ایمان، مثل نسبت سر است به بدن و کسی را که سر نباشد بدن نیست، و همچنین کسی را که صبر نیست ایمان نیست» مروی است که «روزی آن حضرت بر طایفه انصار وارد شد پس فرمود: «آیا شما مومنانید؟ همه ساکت شدند مردی گفت: بلی یا رسول الله حضرت فرمود که چیست علامت ایمان شما؟ گفتند که در حالت نعمت، شکر خدا را به جا می آوریم و در هنگام بلا و مصیبت صبر پیشه می سازیم و آنچه قضای پروردگار است به آن راضی هستیم.
حضرت فرمود: به خدای کعبه قسم که مومنان هستید» و نیز از آن سرور مروی است که «هیچ بنده ای هرگز جرعه ای ننوشید که دوست تر باشد نزد خدا از جرعه غیط و غضبی که آن را فرو برد و به حلم بدل نماید و جرعه مصیبتی که به او برسد در آن صبر کند و هیچ قطره خونی بر زمین نریخت که در نزد خدا دوست تر باشد از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی شب از چشم بنده بریزد و در هنگامی که در سجده باشد و به غیر از خدا دیگری او را نبیند و هیچ بنده گامی برنداشت که دوست تر باشد نزد خدا از گامی که کسی برای نماز فریضه بردارد و گامی که به آن صله رحم به جا آورد» و حضرت عیسی به حواریین فرمود: «به درستی که شما نمی رسید به آنچه دوست دارید مگر به اینکه صبر کنید بر آنچه آن را کراهت دارید» و حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «هیچ بنده مومنی نیست که مصیبتی بر او برسد پس بگوید همچنان که خدا آن را فرموده است که «الذین اذا أصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا إلیه راجعون» اللهم أجرنی فی مصیبتی و اعقبنی خیرا منها» مگر اینکه خدا أجر مصیبت به او می دهد و بهتر از آنچه از او فوت شده عوض به او کرامت می فرماید» و نیز از آن حضرت مروی است که «خدای عزوجل فرمود که هرگاه متوجه سازم به بنده خود مصیبتی و بلایی در بدن او یا مال او یا فرزند او پس او صبر جمیل نماید، من از او شرم می کنم که در روز قیامت ترازویی به جهت او نصب بکنم، یا نامه عمل او را بگشایم» و همچنین آن حضرت فرمود که «صبر به سه قسم است: صبر در وقت مصیبت و صبر بر مشقت عبادت و صبر کردن از معصیت پس هر که بر مصیبتی صبر کند خداوند سیصد درجه از برای او می نوسید، که از هر درجه تا درجه دیگر مثل آسمان باشد و هر که صبر کند بر طاعت، خدای ششصد درجه از برای او می نویسد که ما بین هر درجه تا درجه دیگری به قدری باشد که از شکمهای زمین تا عرش إلهی است و هر که صبر کند و خود را نگاهدارد از معصیتی، خدای تعالی از برای او نهصد درجه می نویسد که فاصله میان هر درجه به قدر فاصله میان شکم زمین تا منتهای عرش الهی بوده باشد» و نیز آن حضرت فرمود که «زود باشد بر مردمان، زمانی بیاید که کسی به پادشاهی نرسد مگر به کشتن و ستم کردن و به غنا و ثروت نرسد مگر به بخل و غصب مال و دوستی مردم حاصل نشود مگر به بیرون آمدن از دین و متابعت هوا و هوس پس هر که آن زمان را دریابد پس صبر کند بر فقر، با وجود آنکه قادر باشد بر تحصیل مال و صبر کند بر دشمنی مردم، با وجود آنکه تواند بر وجه غیر صحیح تحصیل محبت ایشان کند و صبر کند بر ذلت، با وجود اینکه به هر نوع باشد تواند عزت را کسب کند خدای تعالی به او کرامت می فرماید ثواب پنجاه صدیق از کسانی که تصدیق مرا نموده اند» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «چون بنده مومن داخل قبر شود نمازهای او برطرف راست اوست و زکوه بر طرف چپ و عمل نیک او سایه بر او می افکند و صبر، در کناری قرار می گیرد و چون دو ملکی که موکل سوال اند بر او داخل می شوند، صبر، به نماز و زکوه و عمل بد او می گوید: متوجه صاحب خود باشید و او را دریابید پس اگر شما عاجز شوید من او را دریابم» و فرمود که «چون روز قیامت شود طایفه ای از مردم برخیزند و حلقه بر در بهشت زنند به ایشان گفته شود که شما کیستید؟ گویند: ما اهل صبریم خطاب رسد که بر چه صبر کردید؟ گویند: صبر می کردیم بر طاعت خدا و کناره می کردیم از معصیت خدا پس حق سبحانه و تعالی فرماید: راست گفتند، ایشان را داخل بهشت کنید» و نیز آن حضرت فرمود که «هر یک از مومنین که به بلایی مبتلا می شوند بر آن صبر کند، از برای او مثال اجر هزار شهید خواهد بود» و فرمود که «حق تعالی جمعی را نعمت عطا فرمود پس شکر آن را نکردند آن نعمت بر ایشان و بال شد و جمعی را مبتلا به مصائب و بلاها ساخت پس صبر کردند و آن مصیبت از برای ایشان نعمت گردید» و فرمود که «هر که مهیا نساخت صبر را از برای حوادث روزگار، عاجز و پریشان می گردد» و همچنین آن حضرت فرمود که «هر که صبر کرد، صبر او در زمانی اندک است و هر که جزع نمود جزع او نیز در زمانی کم است یعنی: هر دو به زودی سر می آیند پس بر تو باد صبر در جمیع امور، به درستی که خدای تعالی محمد صلی الله علیه و آله و سلم را مبعوث کرد، پس امر فرمود او را به صبر و مدارا و به او فرمود: «و اصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجرا جمیلا» و حضرت امام موسی کاظم علیه السلام به بعضی از اصحاب خود فرمود که «اگر صبر کنی صرفه می بری و اگر صبر نکنی خدا مقدرات خود خواهد کرد خواه تو راضی باشی یا نه» و اخبار و احادیث در فضیلت صبر، بی حد و نهایت است و به این جهت بود که زمره انبیاء مرسلین و أولیاء مقربین و مشایخ و أکابر دین پیوسته جرعه مصیبت و بلا را می کشیدند و بر آنها صبر می نمودند و طالب بلا بودند که بر آن صبر نمایند حتی اینکه «یکی از بزرگان را پسری مریض شد، به نزد وی آمد و گفت: ای فرزند اگر بمیری و در ترازوی اعمال من باشی دوست تر دارم که من در ترازوی اعمال تو باشم یعنی: من بر مصیبت تو صبر کنم دوست تر دارم که تو بر مصیبت من صبر کنی گفت: ای پدر آنچنان که تو می خواهی باشم در نزد من محبوب تر است از اینکه خود می خواهم باشم».