و اهل ذکر گفته اند که از برای ذکر چهار مرتبه است، که همه آنها نافع لکن در مقدار نفع مختلفند:
اول: ذکر زبانی فقط دوم: ذکر زبانی و قلبی با هم، که ذکر در دل مستقر نباشد بلکه قرار آن موقوف به التفات ذاکر باشد و چون دل را به خود واگذارد از ذکر خدا غافل، و به خواطر و وساوس مایل گردد سوم: ذکر قلبی که در قلب متمکن و بر آن مستولی باشد به نحوی که صرف دل به غیر ذکر، محتاج به التفات ذاکر باشد، و هر وقت که دل را به خود گذارد در ذکر خدا باشد چهارم: ذکر قلبی، که خدا در دل باشد و بس، و دل بالمره از خود غافل بلکه از اینکه در ذکر هم هست ذاهل باشد و بتمامه مستغرق مذکور و محو او باشد و اهل این مرتبه التفات به ذکر را حجاب از وصول به مطلوب و مقصود می دانند و این مرتبه مطلوب و مقصود حقیقی، و باقی مراتب بالعرض مطلوب اند.