ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۱۲

عشاق تو جز دیدهٔ خونبار نخواهند

غیر از دل آزرده افکار نخواهند

فریاد که این درد مرا کشت که آن دوست

با من نکند مهر که اغیار نخواهند

۳

ای بوالهوسان دور شوید از من مسکین

مردان دهش رونق بازار نخواهند

گو قیمت ما بشکند آنجا که کسی را

باشند خریدار و خریدار نخواهند

ما را هوس انجمنی نیست که عشاق

جز خلوت و در دل گله با یار نخواهند

۶

گویی بر زاهد چه حدیث از می و معشوق؟!

این طایفه جز جبه و دستار نخواهند

منصور از آن بر سر دار است که خوبان

ارباب وفا جز به سر دار نخواهند

تا باشدشان عذر جفا خیل نکویان

جز عاشق بدنام گنهکار نخواهند

۹

آنها که ز خوبان دلشان است به دامان

صد خرمن گل گلشن و گلزار نخواهند

جان بر کف خود گیر صفایی به ره عشق

در کوی بتان درهم و دینار نخواهند