اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۱۹

دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم

برقیم و از قلمرو خس کم گذشته ایم

ما خامشیم و زمزمه دل نوای ماست

در کوچه فغان جرس کم گذاشته ایم

چون راز خویش آفت اقلیم شکوه ایم

از تنگنای راه نفس کم گذشته ایم