اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۷۹

سرو از چمنت پای به زنجیر برآید

آزادی ما تا چقدر دیر برآید

رنجش به گشایش مده آن دست و کمان را

تیر تو چو مو از تن نخجیر برآید

جای اثر ساز وفا سینه خراشی است

کز تار نفس ناله زنجیر برآید