اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۶۶

چند غفلت صید ایمانم کند

کافری کو تا مسلمانم کند

بر نخواهم داشت چشم از چشم او

گر ز مژگان تیر بارانم کند

رفته ام از کوی رسوایی اسیر

شوق می ترسم پشیمانم کند