اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۸۸

رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد

پژمردگی شکفته از آن گلستان مباد

پیغام خویش جز به خیالش نمی دهم

غیری به این وسیله به او همزبان مباد