اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۳۲

آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است

حیرانیم بهار بهشت نظاره ای است

دیوانه دلی که به صحرا دویده باز

هر اختری چو دانه زنجیر پاره ای است