اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۹۱

بعد از این در بزم او دانسته آهی لازم است

تا کند اندیشه قتلم گناهی لازم است

گرچه استغناست ناحق کشتگان را خونبها

چشم خوبان را نگاه عذرخواهی لازم است