اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸۸

عالم تمام شرح جگر خواری دل است

تفسیر نقطه ای که ز پرگاری دل است

خون می چکد ز قصه ام امشب حذر کنید

چنگ محبت است و گرفتاری دل است

دیوانگی به گرد غبارم نمی رسد

این نشئه درد ساغر سرشاری دل است