اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸۰

نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس است

جلوه برگ گلی در دامن گلچین بس است

سبزه نورس برون آمد گل خودرو دمید

نوبهار از انتظارت پیر شد تمکین بس است

بلبل و قمری نیم، چشمم به گل یا سرو نیست

از تماشای بهارم جلوه رنگین بس است