اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۷۴

نشان زخم که جویی سوار بسیار است

سر سراغ که داری غبار بسیار است

یکی است صید تغافل اگر نمی دانی

به امتحان نظری کن شکار بسیار است