اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۴۹

ای نگاهت از شوخی محشر تغافل‌ها

عارضت ز تاب می خانه سوز بلبل‌ها

دیده حیرتستان شد نذر لاله‌رخساران

سینه سنبلستان شد وقف زلف و کاکل‌ها