سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما
زهد و مستی دو حبابند ز پیمانه ما
خشت این غمکده نقشی ز خرابی دارد
جلوه سیل غباری است ز ویرانه ما
از خیال لب لعل تو به شور آمده ایم
خنده گل نمک گریه مستانه ما