اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۱

نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را

هوای ناامیدی برد از سر کشت باغم را

ز گلشن می برد بی اختیارم دشت پیمایی

پریشان کرد زلف سایه سروی دماغم را